شعر در مورد اسم تمنا
,شعر در مورد اسم تمنا,شعر با اسم تمنا,شعر با کلمه تمنا,شعر برای اسم تمنا,شعر درمورد اسم تمنا,شعری در مورد اسم تمنا,شعری با اسم تمنا,شعری با کلمه تمنا,شعری برای اسم تمنا,شعری درمورد اسم تمنا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم تمنا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
از تو برکندن دل
ممکن اگر بود مرا
به تمنای تو…
کی اینهمه جان میکندم؟
شعر در مورد اسم تمنا
تو معشوق باش
همینگونه ستبر
همینگونه سپید
همینگونه که چشمهات تپه دارد و دشت
و دستهات که دور
دور دست های تمناست
شعر با اسم تمنا
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر
شعر با کلمه تمنا
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سر من مایه سودا همه تو
هرچند به روزگار در مینگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
شعر برای اسم تمنا
دستهای تو
سبزینگیِ جنگل شمال
گیسوان من
سیاه گردبادی از جنوب
در تمنایِ وزیدن و گریختن
در تمنایِ گریختن و وزیدن
شعر درمورد اسم تمنا
شعر هایم
به تمنای چشمان توست
چشمهایت را نبند
هستی ام به باد می رود
شعری در مورد اسم تمنا
آری خسته ام
و به نرمی لبخند می زنم
بر خستگی که فقط همین است
در تن آرزویی برای خواب
در روح تمنایی برای نیندیشیدن
شعری با اسم تمنا
عمر دوباره کس به تمنا ندید و ما
هر لحظه میکنیم تمنا دهان دوست
شعری با کلمه تمنا
خرابه دل محزون بینوایانرا
بجز غبار تمنا که میکند تعمیر
شعری برای اسم تمنا
خمخانه تمنا جامی دگر ندارد
مفتست بیدماغی گر نشه میرسانی
شعری درمورد اسم تمنا
چون هم نفسی کنم تمنا
بر آینه چشم برگمارم
شعر در مورد اسم تمنا
یا رب در دل به غیر خود جا مگذار
در دیده من گرد تمنا مگذار
شعر با اسم تمنا
ای در دل من اصل تمنا همه تو
وی در سر من مایه سودا همه تو
شعر با کلمه تمنا
ای نیک نکرده و بدیها کرده
و آنگاه نجات خود تمنا کرده
شعر برای اسم تمنا
در گنج غیب نقد تمنا بسی ست، لیک
ما را به چرخ دست دعایی نمی رسد
شعر درمورد اسم تمنا
گیرم جواب ندهی، دشنام گوی باری
تا من بدان تمنا دل را سکون رسانم
شعری در مورد اسم تمنا
نام نماند از دل و جان و هنوز
عشق همان است و تمنا همان
شعری با اسم تمنا
در عشق عفاالله طلبم وصل تو، زشت است
معشوق دگر سو و تمنا به دگر سو
شعری با کلمه تمنا
چشم فروبسته اگر واکنی
در تو بود، هرچه تمنا کنی
شعری برای اسم تمنا
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
شعری درمورد اسم تمنا
خلاف طریقت بود کاولیا
تمنا کنند از خدا جز خدا
شعر در مورد اسم تمنا
من سایه صفت فتاده بر خاک
فارغ ز کشاکش تمنا
شعر با اسم تمنا
محو تو زآغوش تمنا چه کشاید
رنگیست تحیر گل تصویر نظر را
شعر با کلمه تمنا
با نرگست چه عرض تمنا دهد کسی
دیدیم سرمه که نگه شد صدای ما
شعر برای اسم تمنا
مخور فریب غنا از هوس گدازی یاس
مباد آب دهد مزرع تمنا را
شعر درمورد اسم تمنا
تمنا حسرت الفت خمار چشم میگونت
سراغ کوچه ناسور داند شیشه مل را
شعری در مورد اسم تمنا
مبادا دیده یعقوب طوفان نمو گیرد
نکاری در سر راه تمنا انتظارم را
شعری با اسم تمنا
ریزش خون تمنا گل فروشیهای رنگ
پرفشانیهای حیرت بلبل گلزار ما
شعری با کلمه تمنا
کسی چه شکر کند دولت تمنا را
بعالمی که توئی ناله می کشد ما را
شعری برای اسم تمنا
غیر دیر و کعبه هم صد جا تمنا می کند
زندگی یک جامه وارو اینهمه احرامها
شعری درمورد اسم تمنا
بهشت عافیت رنگ جهان آبروباشی در آغوش
نفس گر خون کنی عرض تمنا را
شعر در مورد اسم تمنا
در طپش گاه تمنا بی کمالی نیست صبر
عرض جوهر شد شکست آرزو آئینه را
شعر با اسم تمنا
زبس گداز تمنا بدل گره کردیم
نفس چو اشک بدریوزه چکیدن رفت
شعر با کلمه تمنا
صد تمنا داغ شد از عجز پرواز نفس
آتش نومیدی این شعله ما را خام سوخت
شعر برای اسم تمنا
دران محفل که درد عشق ساقیست
تمنا باده است و ناله میناست
شعر درمورد اسم تمنا
دو عالم از تمنا شد بیابان مرگ ناکامی
همان خامی به دنبال تمنا می برد ما را
شعری در مورد اسم تمنا
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
شعری با اسم تمنا
کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد
شعری با کلمه تمنا
ای دوست، تا که دسترسی داری
حاجت بر آر اهل تمنا را
شعری برای اسم تمنا
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزه گران می داری
شعری درمورد اسم تمنا
کام دلم آن پسته دهانست ولیکن
زان پسته دهان هیچ تمنا نتوان کرد
شعر در مورد اسم تمنا
هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند
یا جفا بر من دلخسته شیدا نکند
شعر با اسم تمنا
گناه از بنده و عفو از خداوند
تمنا از گدا وز پادشه جود
شعر با کلمه تمنا
ای شکری زان لب شیرین کرده تقاضا جان
وی نظری زانرخ زیبا کرده تمنا دل
شعر برای اسم تمنا
نکرده در جهان کامی بجز وصلت تمنا
دل ندیده بر فلک روزی چو رخسارت قمر دیده
شعر درمورد اسم تمنا
ز خواجو سیم و زر داری تمنا
گر او را سیم و زر بودی چه بودی
شعری در مورد اسم تمنا
در جام فلک، باده بی دردسری نیست
تا ما به تمنا، لب خاموش گشاییم
شعری با اسم تمنا
هرکه تاب منت گردون ندارد چون رهی
دولت جاوید را از خود تمنا میکند
شعری با کلمه تمنا
مگر دست اندیشه مائی ای گل؟
که زلفش به عجز و تمنا گرفتی
شعری برای اسم تمنا
چون دست قدرتم به تمنا نمی رسد
صبر از مراد نفس به ناچار می کنم
شعری درمورد اسم تمنا
تا میل نباشد به وصال از طرف دوست
سودی نکند حرص و تمنا که تو داری
شعر در مورد اسم تمنا
فرزانه رضای نفس رعنا نکند
تا خیره نگردد و تمنا نکند
شعر با اسم تمنا
ساحل بحر تمنا نیست جز کام نهنگ
می روی صائب درین دریای بی پایان چرا؟
شعر با کلمه تمنا
شهپر پرواز چشم است از تمناهای خام
چشم قربانی است دل ترک تمنا کرده را
شعر برای اسم تمنا
دل که از نقش تمنا در جوانی ساده بود
شد ز پیری عنکبوت رشته آمال ها
شعر درمورد اسم تمنا
در جام فلک، باده بی دردسری نیست
تا ما به تمنا، لب خاموش گشائیم
شعری در مورد اسم تمنا
جرعه نوشان رضا، نام تمنا نبرند
دل ناکام رهی را هوس کام کجاست؟
شعری با اسم تمنا
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعری با کلمه تمنا
دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست
تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند
شعری برای اسم تمنا
بر گل روی تو چون بلبل مستم واله
به رخ لاله و نسرین چه تمنا دارم
شعری درمورد اسم تمنا
موسی طور عشقم در وادی تمنا
مجروح لن ترانی چون خود هزار دارم
شعر در مورد اسم تمنا
نیست در دیده حیرت زده مطلب را راه
ما نه از راه تمنا نگرانیم ترا
شعر با اسم تمنا
ز خارخار تمنا بریده ام پیوند
دل از تردد خاطر فگار نیست مرا
شعر با کلمه تمنا
تا چند نقشبند تمنا شویم ما
آیینه دار جلوه عنقا شویم ما
شعر برای اسم تمنا
شور جنون کجاست که مانند گردباد
جاروب خارزار تمنا شویم ما
شعر درمورد اسم تمنا
از بال و پر غبار تمنا فشانده ایم
بر شاخ گل گران نبود آشیان ما
شعری در مورد اسم تمنا
بمال بر لب خونخوار حرص، خاک قناعت
وگرنه تشنگی افزاست آب شور تمنا
شعری با اسم تمنا
همسفر با جرأت پروانه می باید شدن
هر که را از سینه گرمی تمنا آتش است
شعری با کلمه تمنا
همسفر با جرأت پروانه می باید شدن
هر که را از سینه گرمی تمنا آتش است
شعری برای اسم تمنا
در دل عاشق تمنا جای نتواند گرفت
آرزوها چون سپند و جان بی تاب آتش است
شعری درمورد اسم تمنا
خارخار آرزو در سینه عشاق نیست
هر که واصل شد به مطلب، از تمنا فارغ است
شعر در مورد اسم تمنا
هیچ کاری برنمی آید ز پای آهنین
قطع راه عشق در قطع تمنا کردن است
شعر با اسم تمنا
آرزوهایی کز او دست تمنا کوته است
جمله را دارد دل بی مدعا بر روی دست